تا گوهر عشق اندوختهام
چشم از همه عالم دوختهام
تا با غم عشق تو ساختهام
همواره سراپا سوختهام
تا سینۀ من سینای غم است
چون نخلهٔ طور افروختهام
از دفتر عشق تو روز نخست
دیباچهٔ غم آموختهام
با شور غمت سودا زدهام
نقد دل و دین بفروختهام
هرکس به دلآرامی دلشاد
من مفتقر دلسوختهام