جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱۶ - عمعق بخارایی

عمعق - رحمه الله تعالی، وی نیز از شعرای ماوراء النهر است و استاد شعرای وقت خود است و این چند بیت که در مفتتح یکی از قصاید گفته بغایت بدیع و لطیف است:

اگر موری سخن گوید و گر مویی روان دارد

من آن مور سخنگویم من آن مویم که جان دارد

تنم چون سایه مویست و دل چون دیده موران

ز هجر غالیه مویی که چون موران میان دارد

اگر با موی و با موری شبانروزی شوم همره

نه مور از من خبر یابد نه موی از من نشان دارد

به چشم مور در گنجم ز بس زاری و بس سستی

اگر خواهد مرا موری به چشم اندر نهان دارد

من آن مورم که از زاری مرا مویی بپوشاند

من آن مویم که از سستی کم از موری توان دارد