جام لعلش نگر از باده گلرنگ مپرس
ناله من شنو از زمزمه چنگ مپرس
جلوه شاهد گل بین سحر از حجله ناز
موجب ناله مرغان شباهنگ مپرس
نام من مایه ننگ است به جایی که منم
قصه نام مگو قاعده ننگ مپرس
تنگدستان تو را کام دل اندر غیب است
سر این نکته به جز زان دهن تنگ مپرس
عاشق کام طلب را ز غم و درد مگوی
مطرب بزم نشین را ز صف جنگ مپرس
بادپایان نتوانند ره عشق سپرد
قطع این مرحله از بارگی لنگ مپرس
جامی امید وصول حرم ار هست تو را
راهی می بین و قدم می زن و فرسنگ مپرس