همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

این سنگ که از آب روان می‌گردد

پیوسته بسان آسمان می‌گردد

نالان همه شب بسان بیماران است

سرگردان‌تر ز عاشقان می‌گردد