حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۸۱

آمد به برم یار و شبیخون آورد

بر دست گرفته جام گلگون آورد

گفتم که مگر به خویشتن باز آیم

یکباره مرا زخویش بیرون آورد