ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۴۱

در دست غم تو بودم ای سرو بلند

شبها به امید روز شادی خرسند

محرومی دینه من از خدمت تو

صد ساله غمم ذخیره در پیش افکند