کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۳۲

گه می خوانی مرا و گه می رانی

عاجز کردی مرا ز سرگردانی

چون می نبری مرا چرا می خوانی ؟

کز پای من آمدن نیاید دانی