ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳

دردا و دریغا که چنین در هوسی

کردیم تن عزیز خس، بهر خسی

زهر غم روزگار خوردیم بسی

از دست دل خویش، نه از دست کسی