ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۵۴

غافل شدی ، ای نفس ، دگر باره ز کار

بیدار نمی شوی ز خواب پندار

از بسکه بهانه ها گرفتی بریار

نامت همه ننگ گشت و فخرت همه عار