ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۵۳

ای به زمین بر، بزرگ سایهٔ یزدان

ای ملک عادل ، ای مبارک سلطان

آنچه تو کردی ز پادشاهی و مردی

پور سیاوش نکرد و رستم دستان

روی تو نادیده‌، هر که نام تو بشنید

جان بدهد بر هوای نام تو آسان

منزل تو گه به شام و گاه به بغداد

لشکر تو گه به روم و گه به سپاهان

سایۀ چتر تو از سعادت کلی

گونۀ رخسار تو ز فرۀ یزدان