ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۰

ایا بفضل و کرم یاد کرده از کارم

زیاد کرد تو بسیار شکرها دارم

خصایل تو سزاوار مدحتند همه

بجلوه کردن آن من رهی سزاوارم

چنان کنم بسعادت که تا کم از یکسال

بود قصاید مدح تو تاج اشعارم

چرا مدیح نگویم ترا ؟ که ناگفته

همی ز گنج سخای تو بهره بردارم

اگر خدای بخواهد به بخت من پس ازین

به مدحت تو سخن ز آفتاب بگذارم