ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱

ای قامت دلکش تو سرمایه سرو

سبز است لباس تو چو پیرایه سرو

مهتاب شبی چه خوش بود بر لب جوی

تنها من و تو نشسته در سایه سرو