مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۸

سیراب گلابی تو بر آتش خارم

دو دست دمم که جز به آتش نارم

نشگفت ز بس که در دل آتش دارم

کز دیده چو شمع اشک آتش بارم