مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۳

من همت باز دارم و کبر پلنگ

ز آن روی مرا نشست کوه آمد و تنگ

روزی روزی گردهدم چرخ دو رنگ

بر پر تذرو غلطم و سینه رنگ