مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

هر مرد که لاف زد شدش مردی باد

شد رادی خاک چو به منت بر داد

من بنده آن که چون هنر گیرد یاد

بی لاف مبارز است و بی منت راد