مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - پند
راز در گرمی سخن زنهار
تا نجوشد ز لفظ تو بیرون
گرت کتمان آن بکاهد تن
به کت اظهار آن بریزد خون