صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۸۶

که می گفت از دل یاقوت دود عنبرین خیزد؟

خطی چون نیش زنبوران ز جوی انگبین خیزد

ز فیض خاکساری سرفراز نه چمن گشتم

که می گفت این چنین سروی ازین آب و زمین خیزد