عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۵۳

از وصل نهان ما که غماز نیافت

انجام کسی ندیده آغاز نیافت

در دوست شدم محو به حدی که مرا

هم دوست طلب کرد و نشان باز نیافت