آنجا که وصف آن قد و بالا نوشتهایم
اقرار عجز خویش همانجا نوشتهایم
حاصل، دمی ز یاد تو غافل نبودهایم
یا گفتهایم حرف غمت یا نوشتهایم
از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
کآتش گرفته دست و قلم تا نوشتهایم
گر حکم سر نوشته «سمعنا»ش گفتهایم
ور قصد جان نموده «اطعنا» نوشتهایم
گویی بنوش باده که عمرت شود دراز
ما خط عمر خویش به شبها نوشتهایم
دانیم راه راست ولی بهر مصلحت
خط الف به عادت ترسا نوشتهایم
شد پشت و روی نامه سیه با وجود آن
از صد هزار حرف یکی نانوشتهایم
ناخوانده نامه پاره کند دور افکند
نام رضی به هزره در آنجا نوشتهایم