سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۶ - در صفت کبر و عجب

خوبرویی تو زشتخوی مباش

راست بشنو دروغ گوی مباش

بامن پیوسته تازه روی و لطیف

تا شوی در میان جمع حریف

چون زنخوت کنی دماغ تهی

پای بر تارک سپهر نهی

وگر از کبر برتری‌طلبی

سرفرازی و سروری‌طلبی‌،

کبرت از چرخ برزمین فکند

در دل مردم از تو کین فکند

کبر را عقل و شرع نستایند

عاقلان سوی کبر نگرایند

صورت کبر را سگی دانش

که بدست آشکار و پنهانش

هر که دروی زکبر اثر باشد

دان که از سگ پلیدتر باشد

از تواضع بزرگوار شوی

وز تکبر ذلیل و خوارشوی

چون تو کبر و بی پا باشی

خاص درگاه کبریا باشی