عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۱۶

ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی

حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی

دایم چو تویی همدم عیسی در دم

تا بوکه دل مردهٔ من زنده کنی