عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۲۳

گل گفت که چند اوفتم در پستی

بیرون تازم با سپری از مستی

تا غنچه بدو گفت: سپر میچکنی

انگار که چون من کمری بر بستی