عطار » مختارنامه » باب چهل و سوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۱

بیم است که نُه پردهٔ گردون سحری

برهم سوزم ز سوز دل چون جگری

چون بلبل مست در بهار از غم عشق

مینالم و هیچ کس ندارد خبری