عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۸

بر خاک چو بادم ای دل افزای هنوز

بر آتش و چشمم آب پالای هنوز

بر خاک نشسته بادپیمای هنوز

آبم شد و آتش تو بر جای هنوز