عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۶

ای مونسِ جانِ همه کس! در من خند!

خوش خوش چوگل از بادِ هوس در من خند!

در خون گشتم هزار شبگیر از تو

چون صبح برآی و یک نفس در من خند!