عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۵

جانا! چو ز سر تا قدمت جمله نکوست

سر تا قدم جهان ترا دارم دوست

من بی تو همه مهر تو دارم در مغز

تو با من مهربان چه داری در پوست