عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۴۹

شب نیست که جان بی تو به لب مینرسد

روزی نه که در غصّه به شب مینرسد

زلفِ تو چنین دراز و من در عجبم

تا دست بدو از چه سبب مینرسد