عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۹

زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم

در هر نفسی کار به جان آرندم

از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم

کز سایه به آفتاب نگذارندم