عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۵

ای کاش دلم را سر آهی بودی

جان را ز وصال تو پناهی بودی

گرچه شدهام چون سر موئی بی تو

باری سر مویی به تو راهی بودی