عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۳۶

چون نیست دلم را جز ازو دلجویی

سرگشته شدم گردِ جهان چون گویی

چه غصّه بدین رسد که از ملکِ دو کون

او رادارم وزو ندارم بویی