عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۲۷

دردا که ز بی نشان نشانم نرسید

وز بحر عیان عین عیانم نرسید

عمری من تشنه بر لب دریایی

بنشستم و قطرهای به جانم نرسید