عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۴۴

روزی که ز خاک من برون آید خار

گلبرگ رخم چو خاک ره گردد خوار

بگری بگری بر سر خاک من زار

گو ای همه خاک گشته کو آن همه کار