عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۳۸

هر کوزه که بیخود به دهان باز نهم

گوید بشنو تا خبری باز دهم

من همچو تو بوده ام درین کوی ولی

نه نیست همی گردم ونه باز رهم