عطار » مختارنامه » باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن » شمارهٔ ۳۲

ترسم که چو بیش ازین جهانت ندهند

از بهر زمین شدن زمانت ندهند

هرکار که میببایدت کرد بکن

یعنی دم واپسین امانت ندهند