عطار » مختارنامه » باب پانجدهم: در نیازمندی به ملاقات همدمی محرم » شمارهٔ ۱۴

پیوسته زبون روزگار آمده‌ام

سرگشتهٔ چرخ بی‌قرار آمده‌ام

چون نآمده‌ام به هیچ کاری هرگز

سبحان اللّه! پس به چه کار آمده‌ام