عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳

چندان که نگاه میکنم حیرانی است

سرگشتگی و بی سر و بی سامانی است

در بادیهای که دانشش نادانی است

گردون را بین که جمله سرگردانی است