عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۴

هیچم من و در گفت و شنید آمدهام

در نیست پدید و بیکلید آمدهام

این نیست عجب که گم بخواهم بودن

اینست عجب که چون پدید آمدهام