عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۱۱

هر جان که به راه رهنمون مینگرد

چل سال به دیدهٔ جنون مینگرد

چون چل بگذشت آفتابی بیند

کز روزن هر ذرّه برون مینگرد