مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲

ای دریا دل تو گوهر و مرجان را

درباز که راه نیست کم خرجان را

تن همچو صدف دهان گشاده است که آه

من کی گنجم چو ره نشد مرجان را