انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۲

هستم ز تو دلشکسته‌ای عهد شکن

وز دوستی تو با جهانی دشمن

گیرم نبود دست من و دامن تو

بتوان کردن دست من و دامن من