انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳

با گل گفتم شکوفه در خاک بخفت

گل دیده پر آب کرد از باران گفت

آری نتوان گرفت با گیتی جفت

بنمای گلی که ریختن را نشکفت