سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۵

چرا نه مردم دانا چنان زید که به غم

چو سرش درد کند دشمنان دژم گردند

چنان نباید بودن که گر سرش ببرند

به سر بریدن او دوستان خرم گردند