سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۷

مرا به غزنین بسیار دوستان بودند

به نامه‌ای ز من آن قوم را نیامد یاد

مگر که جمله بمردند و نیز شاید بود

خدای عزوجل جمله را بیامرزاد