شراب لعلکش و روی مهجبینان بین
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین
به زیر دلق ملمّع کمندها دارند
درازدستی این کوتهآستینان بین
به خرمن دو جهان سر فرونمیآرند
دماغ و کبر گدایان و خوشهچینان بین
بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند
نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین
حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت
وفای صحبت یاران و همنشینان بین
اسیر عشق شدن چارهٔ خلاص من است
ضمیر عاقبتاندیش پیشبینان بین
کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
صفای همّت پاکان و پاکدینان بین