حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۷۹

فساد چرخ نبینیم و نشنویم همی

که چشمها همه کور است و گوشها همه کر

بسا کسا که مه و مهر باشدش بالین

به عاقبت ز گل و خشت باشدش بستر