حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۶۰

تنم ز رنج فراوان همی نیاساید

دلم از انده بی حد همی بفرساید

ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا

از این و آنچه غمی پیش چشم نگراید

که گر ببیند بدخواه من مرا روزی

به چشم او رخ من زردنگ ننماید

چو من به مهر دل خویش اندر این بندم

حجاب دور کند فتنه‌ای پدید آید