به کسب خیاطی اوقات میگذرانید و در شعر طبعش بچاشنی بود چنانکه از این مطلع و بیت معلوم میتوان کرد:
مرگ یا توبه نصوح دهد
منم بروی تو حیران و آن کسان که نباشند
غریب بی بصرانند بهتر آن که نباشند
مکن ملامت اهل نظر در آینه بنگر