ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۵۶ - صدای العطش

از چیست؟ بانگ ناله، به ارض و سما هنوز

وز چیست؟ شور و ولوله در ماسوی هنوز

بگذشته قرن ها ز غم کشتن حسین

باشد لوای ماتم آن شه بپا هنوز

از قتل پور فاطمه بگذشته سال ها

خون می چکد ز دیدهٔ اهل ولا هنوز

عیسی سرش برهنه بود در سما مگر

باشد سر حسین سر نیزه ها هنوز

زان روز کز گلوی حسین خون، به خاک ریخت

جاری ست خون ز دیدهٔ خیرالنسا هنوز

اکبر شهید گشت ز تیغ ستمگران

لیلا بود به فرقت او مبتلا هنوز

گویا صدای العطش کودکان به گوش

آید ز سمت خیمه گه کربلا هنوز

از بس به راه شام سکینه پیاده رفت

پژمرده گل بود ز غم خار پا هنوز

باشد مگر به کنج خرابه، به شهر شام

زنجیر و غل، به گردن میر ولا هنوز

مرغان به ذکر وای حسین کشته شد عجب

دارند شور و زمزمه ای در هوا هنوز

«ترکی» بیاد قتل شهیدان نینوا

هر بند بند اوست چونی، در نوا هنوز

کردند منشیان رقم این داستان بسی

کوته نگشته قصهٔ این ماجرا هنوز