میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۵

آن جوهری جان که مرا عمر دراز

شد صرف رهش چو عمر زاهد به نماز

نشناخت چو جوهری نادان فلک

از مهره غیر گوهر ماراباز