طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۷۸

دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک

از آب شکوه چون نکنم تر، گلوی خشک؟

لب تشنه مراد چه خواهد ز چرخ دید؟

کام پیاله تر نشود از سبوی خشک

تنها به خس نه ایم در افروختن شریک

چون آتشیم با همه در سوختن شریک